در این دوران، بدی پایان ندارد
دلی گر بشکنی تاوان ندارد !
دورویی وُ خیانت باب گشته
دگر صِدق وُ وفا خواهان ندارد !
هوای عشق ها سرد است وُ ابری
وَ ابرَش قطره ای باران ندارد !
تمام ِ عشق، در حَـدِّ کلام است
کسی هم بر کلام ایمان ندارد !
محبَّـت گر کـُنی، گویند حَـقیر است
وَ شاید هم سَر وُ سامان ندارد !
ولی بی مهر باشی ارجمندی
تـنور ِ مهربانی نان ندارد !
نمی رویَـد دگر گـندُم ز گـندُم
کسی بر این مثل اِذعان ندارد !
مُکافاتِ عَـمَـل، غِـفلـَت پذیر است
تقاصی آهِ مظلومان ندارد !
نظرات شما عزیزان: