متن های زیبا
قالب وبلاگ

متن های زیبا
 
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان متن های زیبا و آدرس sefidbarfi10.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





 

ضرورت خودشناسي

 

چرا اينقدر بر خود شناسي تاکيد مي شود, روح و شناخت آن چه اهميتي دارد؟

دانشجوي گرامي در پاسخ به سوال جنابعالي لازم است به بحث اهميت خود شناسي و معرفت نفس اشاره نماييم.

قبلا لازم است متذکر شويم که مقصود از خود شناسي بيشتر پرداختن به جنبه هاي روحاني و مجرد انسان است تا ابعاد مادي او؛ بنابراين مطالب ارايه شده مي تواند پاسخ مناسبي براي اين سوال شما باشد.

ضروري ترين شناخت براي انسان ، شناخت او در زمينه بينش است . آگاهي هاي بينشي خط سير اساسي انسان در زندگي را به او مي آموزد . اينكه از كجا آمده و به سوي چه مقصدي در حركت است . و اكنون بايد براي فرداي خود كه در پيش روي اواست، چه راهبردي داشته باشد.

علي (ع) در روايتي فرموده است : خداي رحمت كند كسي را كه بداند از كجا است و در كجا است و به سوي كجا است. (رحم الله من عرف من اين و في اين و الي اين). اگر بر اين سه سوال كه از مبدا، جهان و معاد است، دو سوال ديگر را نيز بيفزاييم ؛ يعني سوال از خود كه من كيستم وسوال از روش زندگي كه چگونه بايد زندگي موفقيت آميزي داشته باشم، در مجموع به پنج سوال مي رسيم كه سوالهاي اساسي ،كلي و فلسفي زندگي انسان هستند، سوالهايي كه بيان گر بينش و آگاهي او نسبت به خود، مبدا هستي، جهان و زندگي ، معاد و سرنوشت و دين هستند.

انسان در ابتداي زندگي خود در غفلت و بي خبري بسر مي برد و نياز به چيزي دارد كه او را از خواب غفلت بيدار نمايد . آگاهي هاي بينشي كه همان آگاهي هاي اساسي و فلسفي زندگي هستند، انسان را از خواب غفلت بيدار و او را در جهت رسيدن به اهداف آفرينشي و نهايي زندگي، به حركت در مي آورد.

 

خود آگاهي:

ازميان شناخت هاي اساسي و بينشي، شناخت خود يا به تعبيري انسان شناسي از موقعيت ويژه اي برخوردار است. حركت انسان در مسير تكامل و قرب به خداي از خود شناسي آغاز ميشود. انسان تا با خودش آشنا نشود و از استعداد بي نهايت و ارزش فوق العاده جوهر انساني خود آگاه نگردد ، حركت جدي و پيگيرانه اي را در جهت شكوفايي نيروهاي نهفته در خود سامان نمي دهد و خط سير درستي را در زندگي نخواهد داشت. تقريبا همه چيز از شناخت انسان و موقعيت با ارزش او در جهان هستي شروع مي شود.

اولين و پر فايده ترين دانستني براي انسان، شناخت خود است . شناختي كه بدون آن هيچ چيزي به درستي براي انسان شناختني نيست و هيچ برنامه اي مفيد فايده وموثرنمي باشد. حتي شناخت خدا، از شناخت انسان آغاز مي شود.

به طور كلي انسان را دو گونه شناخت است .شناخت درون و شناخت بيرون .

براي شناخت بيرون از شناخت درون بايد آغاز نمود. بدون شناخت درون، شناخت بيرون چندان حقيقي و موثر نيست.

مشكل دنياي امروز اين است كه قبل از شناختن جهان با عظمت درون انسان، به شناخت جهان بيرون پرداخت و با تلاش فراوان تمدن با عظمتي را نيز بنا نهاد، ولي بدين خاطر كه انسان شناسي اش ضعيف است اين تمدن با هويت حقيقي انسان هماهنگي لازم ندارد .

و قبل از اينكه بر نفس خويش مسلط شود، تمام توان خويش را براي تسلط بر جهان بيروني صرف نمود و دليل درستي هم براي اين كارش نداشت و هر چه در اين راه پيش رفت از خودش بيشتر دور شد، فاصله گرفت و كم كم به كلي گم شد وبه مرض خود فراموشي دچار شد.

تمام بي هويتي انسان امروزي، نتيجه همين انحرافي است كه در شناخت پيدا كرد.

در عوض اينكه ابتدا خودش را بشناسد كه كيست، رفت سراغ جهان كه چيست .انسان امروزي حتي كره ماه و خورشيد را بهتر از خودش مي شناسد.

خود شناسي اگر درست انجام شود ، انسان در مسير درست زندگي قرار مي گيرد و در صورتي كه ناصحيح باشد ، راه انسان جهت انحرافي به خود مي گيرد و از مسير حقيقي زندگي خارج مي شود.

همه چيز به تعريف انسان بستگي دارد . بايد ببينيم انسان چگونه تعريف مي شود. اگر انسان به صورت يك شيئ مادي و طبيعي تعريف شود ، اگر بگوييم انسان يعني حيوان سخن گو ، زندگي او نيز به صورت يك زندگي طبيعي و حيواني تعريف خواهد شد و ما در اين نوع زندگي چيزي فراتر از طبيعت و پرورش نيروهاي طبيعي و حيواني نخواهيم داشت، ولي اگر انسان به عنوان يك موجود فرا طبيعي و مجرد تعريف شود، آنوقت همه چيز به گونه اي ديگر شكل خواهد گرفت و زندگي او رنگ ديگري پيدا خواهد كرد. در اين نوع زندگي علاوه بر طبيعت، بحث تجرد و معنويت نيزمطرح خواهد بود و تكامل انسان نيز در قرب به خدا و هستي تعريف خواهد شد.

اهميت خودشناسى ( معرفت نفس) به سبب نتايج آن است، به عبارت ديگر اهميت خودشناسى به سبب نقشى است كه خودشناسى در تحقق كمال انسان دارد، به صورت كلان، فرهنگ و تمدن هر ملتي از نوع نگاه او به انسان تاثير مي پذيرد. در صورتي كه بشر در خود شناسي و انسان شناسي دچار انحراف شود و از شناخت حقيقت خود باز ماند، در ساخت و ساز فرهنگي و تمدن جامعه خويش نيز دچار انحراف و سردر گمي خواهد شد.

در كتاب «اعجاز روانكاوى‏» نوشته «كارل منينگر» چنين آمده است: «خود آگاهى عبارت از اين است كه هم از قواى مثبت و مهر انگيز نهاد خود آگاهى داشته باشيم و هم از نيروهاى منفى كه موجب نابودى ما مى‏گردد و ما را به خاك سياه مى‏افكند; نديده گرفتن قواى منفى يا خوددارى از اشاره به وجود آنها در خودمان يا ديگران، پايه‏هاى زندگى را متزلزل مى‏كند.» (اعجاز روانكاوى، صفحه‏6 )

در كتاب «انسان موجود ناشناخته‏» جمله‏اى آمده است كه شاهد خوبى براى بحث ما است; مى‏گويد: «بدبختانه در تمدن صنعتى شناخت انسان مورد توجه قرار نگرفته است، و برنامه زندگى بر وفق ساختمان طبيعى و فطرى پايه‏گذارى نشده است; لذا با همه درخشندگى موجب رستگارى نشده است; پيشرفت علم به دنبال هيچ طرحى صورت نگرفت و (تقريبا) اتفاقى بود ... اگر «گاليله‏» و «نيوتن‏» و «لاووازيه‏»، نيروى فكرى خود را صرف مطالعه روى جسم و روان آدمى كرده بودند، شايد نماى دنياى، امروز فرقهاى زيادى با آنچه امروز است مى‏داشت.» (انسان موجود ناشناخته، صفحه 22 )

و به خاطر اين امور است كه خداوند يكى از مجازاتهاى هوسبازان متمرد را خودفراموشى قرار داده و به مسلمانان هشدار مى‏دهد كه: «و لاتكونوا كالذين نسوا الله فانساهم انفسهم اولئك هم الفاسقون; همچون كسانى كه خدا را فراموش كردند و خداوند به سبب آن، آنها را به خودفراموشى گرفتار ساخت، نباشيد! و آنها فاسقان (حقيقى) و گنهكارانند.» (سوره حشر، آيه‏19 )

 

ضرورت شناخت هويت انساني:

گقته شد كه انسان و هويت انساني، اولين و ضروري ترين موضوع شناختني براي انسان است . دليل ضرورت آن با توجه به مطالب زير كاملا آشكار مي شود.

اول. به لحاظ تكويني انسان موضوع و هدف آفرينش است و در واقع همه چيزدر آفرينش براي او برنامه ريزي شده است.

دوم. به لحاظ تشريعي نيز تمام برنامه هاي ديني براي انسان تنظيم شده است. همه انبيا براي هدايت ، تربيت و ساختن انسان مبعوث شده اند واز اين جهت نيز، انسان موضوع اينگونه برنامه ها است.

سوم. موضوع تمامي علوم و معارف، چه الاهي و چه بشري ،انسان است . برخي از علوم اصولا انساني اند و موضوعشان انسان است و برخي ديگر، گر چه موضوعشان رياضيات و يا طبيعيات است، ولي در نهايت براي خدمت به انسان و حل مشكلات و رفع نيازهاي او پديد آمده اند.

چهارم. هدف تمام برنامه ريزي هاي اجتماعي، ازقبيل تشكيل حكومت و قواي سه گانه و سازمان ها و نهادهاي كشوري و لشكري همه براي انسان است . همه كوشش هاي آدمي در بخش صنعت و كشاورزي و ساير ارگانهاي خدماتي و غيره نيز براي رفاه حال انسان بوجود آمده است .

پنجم. در بخش معارف ، معرفت خداي از معرفت انسان آغاز مي شود و به تعبيري خود شناسي، انسان را به شناخت خداي رهنمون مي گردد . در روايات فراواني از معصومين آمده است: كسي كه خودش را بشناسد ، به معرفت رّبش نايل مي شود.( من عرف نفسه، فقد عرف ربه) بنابراين ، خدا شناسي نيز فرع بر خود شناسي است و تا كسي خود را نشناسد به اين مهم دست نيابد.

ششم. در بخش خود سازي فردي نيز اگر كسي بخواهد خويشتن را به صورت انساني لايق و كارآمد بسازد و انسان كامل شدن را در خويش تمرين نما يد . در ابتدا چاره اي جز اين ندارد كه خود را به شايستگي بشناسد. خودشناسي پيش درآمد و اولين مرحله ورود به خود سازي است و بدون آن هيچ برنامه اي در زندگي فردي و اجتماعي انسان موفق آميز نخواهد بود .

هفتم. براي ساختن فرهنگ و تمدن نيز شناخت انسان ضروري است . اگر ملتي و امتي تصميم بگيرند، تمدني انساني بنا نهند كه كاملا هماهنگ با روحيات انسان باشد، فرهنگي كه به تعالي و رشد انسان كمك كند وتمدني كه نشانگر عظمت و همت عالي انسان باشد ، چاره اي جز اين ندارد كه ابتدا هويت حقيقي انسان را مورد شناسايي و تعريف قرار دهد.

هشتم. اهل اخلاق و سلوك همگي بر اين اتفاق نظر دارند كه قدم اول در سلوك و خود سازي يقظه است. تا انسان در خواب غفلت بسر مي برد، در جهت كمال و سعادت خود حركتي نخواهد كرد، اهميت خود شناسي بدان خاطر است كه قسمت بزرگي از اين بيداري كه يقظه ناميده مي شود، در گرو خود شناسي است ، انسان هنگامي كه خويش را مي شناسد ، به استعداد بي نهايت خود پي مي برد ، جايگاه خويش را در هستي پيدا مي كند و به اهميت هويت انساني پي مي برد، از خواب غفلت بيدار مي گردد و حاضر مي شود براي رسيدن به آنچه مي تواند باشد، از خواسته هاي نفساني بگذرد و رياضت و سختي عبوديت را تحمل كند.

نتيجه: تمامي برنامه هاي زندگي فردي و اجتماعي انسان به طور اصولي بايد از خودشناسي و انسان شناسي آغاز شود و تا انسان شناخته نشود ، هيچ گونه برنامه ريزي موفق و نتيجه بخش نخواهد بود.

نكته: با توجه به اين نكته بسيار مهم است كه مي توانيم دريابيم، چرا فرهنگ غرب به سوي ابتذال و پوچگرايي رفته و از هويت انساني خالي شده است . پس از رنسانس و در عصر روشنگري، بعد از اينكه انسان غربي نسبت به معارف ديني و همچنين معارف عقلي بد گمان شد و دچار شك گرايي گرديد، به علم و دانش حسي و تجربي روي آورد و در اين جهت با تمام قوا و در حد علم زدگي و بي توجهي به معارف الهي به پيش رفت .

مشكل غربي ها علاوه بر علم زدگي و بي توجهي به ساير معارفي كه هر يك مي توانست به انسان در جهت هر چه بهتر و متعادل تر كردن زندگي كمك نمايد، اين بود كه تاخت و تاز در عرصه علم و تجربه را قبل از شناخت عميق خود آغاز نمود و همين موضوع باعث شد كه آنها فرهنگ و تمدني را بنا نهادند كه بي هدف ، پوچ گرا و نا هماهنگ با فطرت و جنبه هاي انساني انسان است.

 

ضرورت خود شناسي در روايات

امام كاظم(ع) مى فرمايد: لازم ترين علم براى تو آن است كه تو را به اصلاح قلبت آگاه كند و فساد آن را ظاهر نمايد.

نقطه شروع در تحصيل معارف الهى, خودشناسى است. انسان بايد حقيقت خود را كه همان گوهر ربانى اوست و از آن به (من) و روح و حقيقت انسانى ياد مى شود, شناسايى كند, چرا كه تسامح در اين امر, زيانكارى است.

دانش نفست نه علم سرسرى است گر به حق دانا شوى دانى كه چيست

در آموزه هاي اسلامي، بحث خود شناسي بسيار مورد تاكيد قرار گرفته و معرفت نفس به عنوان نافع ترين شناخت هاي انسان وسر آغازي براي سير و حركت او به سوي خدا شناسي و قرب به ذات هستي، مطرح شده است. در اين باره روايات فراواني وجود دارد كه به پاره اي از آنها اشاره مي شود.

1- در حديثى از اميرمؤمنان على عليه السلام مى‏خوانيم: (نال الفوز الاكبر من ظفر بمعرفة النفس) كسى كه خود را بشناسد، به سعادت و رستگارى بزرگ نايل شده است!» (غرر الحكم، حديث، 9965)

2- و در نقطه مقابل آن چنين مى‏فرمايد: (من لم يعرف نفسه بعد عن سبيل النجاة وخبط فى الضلال و الجهالات) كسى كه خود را نشناسد، از طريق نجات دور مى‏شود و در گمراهى و جهل گرفتار مى‏آيد!» (غرر الحكم، حديث، 9034)

3- در تعبير ديگرى از همان امام همام آمده است: (العارف من عرف نفسه فاعتقها و نزهها عن كل ما يبعدها) عارف حقيقى كسى است كه خود را بشناسد، و (از قيد و بند اسارت) آزاد سازد، و آن را از هر چيز كه او را از سعادت دور مى‏سازد پاك و پاكيزه كند! (غرر الحكم، طبق الميزان، جلد6، صفحه‏173).

از اين تعبير بخوبى استفاده مى‏شود كه معرفت نفس (خودشناسى) سبب آزادى از قيد و بند اسارتها و پاكسازى از رذائل اخلاقى است.

4- باز حديث ديگرى از همان پيشواى بزرگ عليه السلام مى‏خوانيم: (اكثر الناس معرفة لنفسه اخوفهم لربه) كسى كه بيش از همه خود را بشناسد، بيش از همه، خوف پروردگار خواهد داشت!» (غرر الحكم، حديث، ‏3126)

از اين حديث نيز رابطه نزديكى ميان احساس مسؤوليت و خوف پروردگار كه سرچشمه تهذيب نفس است‏با خودشناسى استفاده مى‏شود.

5- در حديث ديگرى از همان حضرت آمده است: (من عرف نفسه جاهدها) و من جهل نفسه اهملها; كسى كه خود را بشناسد، به جهاد با نفس بر مى‏خيزد و كسى كه خود را نشناسد آن را رها مى‏سازد!» تفسير الميزان (طبق نقل ميزان الحكمه، جلد3، ماده معرفت، صفحه 1881.)

مطابق اين حديث پايه اصلى جهاد با نفس كه طبق صريح روايات جهاد اكبر ناميده شده، خود شناسى است.

6- در نهج‏البلاغه در كلمات قصار، از همان بزرگوار آمده است: (من كرمت عليه نفسه هانت عليه شهواته) كسى كه (در سايه خود شناسى) براى خود، كرامت و شخصيت قائل است، شهواتش در نظرش خوار و بى مقدار خواهد بود(و به آسانى تسليم هوى و هوس نمى‏شود)!» (نهج البلاغه، كلمات قصار، كلمه، ‏409)

7- همان‏گونه كه خودشناسى پايه مهم تهذيب نفس و تكامل در جنبه‏هاى اخلاقى و مسائل ديگر است، جاهل بودن به قدر خويش، سبب بيگانگى از همه چيز و دورى از خدا مى‏گردد; لذا در حديث ديگرى از امام دهم، امام هادى عليه السلام مى‏خوانيم: (من هانت عليه نفسه فلا تامن شره) كسى كه نزد خود قدر و قيمتى ندارد، از شر او ايمن نباش!» (تحف العقول، كلمات قصار امام هادى(ع)

از مضمون آنچه در اين بحث آمد، به روشنى مى‏توان استفاده كرد،كه يكى از پايه‏هاى اصلى پرورش فضائل اخلاقى و تكامل معنوى، خودشناسى و معرفة‏النفس است، و تا انسان اين مرحله دشوار و اين گردنه صعب‏العبور را پشت‏سر نگذارد، به هيچ يك از مقامات معنوى نايل نخواهد شد; به همين دليل، علماى بزرگ اخلاق تاكيد و اصرار زيادى بر اين دارند كه رهروان اين راه بايد به خود شناسى پردازند، و از اين امر حياتى غافل نشوند.




نظرات شما عزیزان:

کوثر
ساعت20:43---29 تير 1393

يا رب ز تو امروز عطا مي طلبم
هشياري و بخشش خطا مي طلبم
مقبولي روزه و نماز و طاعات
از درگه لطفت به دعا مي طلبم
لتماس دعا


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ جمعه 27 تير 1393برچسب:, ] [ 14:21 ] [ مهناز ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
امکانات وب