قالب وبلاگ

متن های زیبا
 
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان متن های زیبا و آدرس sefidbarfi10.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





و تو چه کردی؟

نگاه ها هراسان به ابراهیم و آتش بود...
در این میان گنجشکی به آتش نزدیک می شد و بر می گشت...
- چه می کنی؟
- در این نزدیکی چشمه آبی است و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم.
- ولی حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می توانی بیاوری بسیار زیاد است و این آب فایده ای ندارد.
- من شاید نتوانم آتش را خاموش کنم اما این آب را می آورم تا آن هنگام که خداوند از من پرسید وقتی که بنده ام را بدون گناه در آتش انداختند تو چه کردی؟ پاسخ دهم:
" هر آن چه را که از توانم بر می آمد!! "

      * * * * *

ابراهیم زمان چون یوسف در چاه غیبت گرفتارست و دوستانش با گناهان و غفلت ها جانش را بر منجنیق آتش می گذارند، او را بر صلیب می کشندو دوستدارانش سرگشته طور سینایند!

اما بزودی یوسف از چاه برون خواهد آمد.....
.....و مرا خواهند پرسید:
و تو چه کردی؟!

و خوشا به حال گنجشکان سرفراز!
 
 
 
[ جمعه 6 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 11:16 ] [ مهناز ]

السلام علیک یاضامن آهو

 
زایری بارانی ام آقا به دادم می رسی؟
بی پناهم ، خسته ام ، تنها ، به دادم می رسی؟
گرچه آهونیستم اما پر از دلتنگی ام!
ضامن چشمان آهوها به دادم می رسی؟
من دخیل التماسم را به چشمت بسته ام!
هشتمین دردانه زهرا به دادم می رسی؟
 

 

 

 

[ پنج شنبه 5 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 20:22 ] [ مهناز ]

ای دوست شلمچه را فراموش نکن

 

شبهای طلایه را فراموش نکن

 

شیران دلاوری شتابان رفتند

 

آن منطق پاکشان فراموش نکن

 

لبیک به ارباب ، شهیدان گفتند

 

ذکر صلوات را فراموش نکن

 

 

شهید آوینی : ای شهید  ای آنکه بر کرانه‌ی ازلی و ابدی وجود برنشسته‌ای!  دستی برآر و ما قبرستان ‌نشینان عادات سخیف را نیز از این منجلاب بیرون کش.

 

[ پنج شنبه 5 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 12:24 ] [ مهناز ]

امروز برای شهدا وقت نداریم

 

ای داغ دل لاله تو را وقت نداریم

 

باحضرت شیطان سرمان گرم گناه است

 

ما بهر ملاقات خدا وقت نداریم

 

چون فرد مهمی شده نفس دغل ما

 

اندازه یک قبله دعا وقت نداریم

 

در کوفه تن ،غیرت ما خانه نشین است

 

بهر سفر کرب و بلا وقت نداریم

 

 تقویم گرفتاری ماپر شده از زرد

 

ای سرخ گل لاله تو را وقت نداریم

 

هرچند که خوب است شهیدانه بمیریم

 

خوب است ولی حیف که ما وقت نداریم

[ پنج شنبه 5 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 12:20 ] [ مهناز ]

اینجا ایرانِ قرن 21 است!!!
اینجا صدای آهنگهای پاپ لس آنجلسی و غرب زده آن قدر بلند است که فریادهای «حاج مهدی باکری» به گوش نمی رسد!!!
اینجا همه «حاج ابراهیم همت» را با اتوبان همت می شناسند!!!
اینجا بر دیوارهای شهر روی عکس شهید ، پوستر تبلیغاتی می چسبانند!!!
اینجا نام شهید را برای اینکه بچه ها خشونت طلب و جنگ طلب بار نیایند
از کوچه ها برداشته و نام نگین و جاوید می گذارند!!!
اینجا ستارگان درخشان هالیوود آنقدر زیاد شده اند که دیگر کسی ستارگان پرفروغ کربلای ایران را نمی بیند!!!
اینجا دیگر شهدا زنده نیستند و در پیچ و خم های عصر ارتباطات، به خاک سپرده شده اند!!!
اینجا دیگر کسی نمی خواهد گمنام بماند، همه به دنبال کسب نام هستند!!!
اینجا جانبازان موجی را از اجتماع دور نگه می دارند تا آسیبی به افکار عمومی نرسانند!!!
اینجا کسی نمی داند، مهدی باکری در وصیت نامه خود از خدا خواسته بود
جسدش برنگردد تا تکه ای از زمین را اشغال نکند!!!
اینجا دشمن در خانه های ماست، دیگر کسی حاضر با نبرد با دشمن نیست!
اینجا در پناه میز هستیم، دیگر کسی پشت خاکریز پناه نمی گیرد!!!
اینجا جانباز شیمیایی، به خاطر نداشتن پول، در بیمارستان پذیرش نمی شود و شهد شهادت می نوشد!!!
اینجا کسی نمی داند، شب عملیات خیبر حاج مهدی باکری، برادرش حمید باکری را جاگذاشت و رفت!!!
اینجا کسی نمی داند، مهدی زین الدین، رتبه چهار کنکور سراسری بود!!!
اینجا کسی نمی داند، تکه های پیکر محمد نوبخت را درون گونی برای خانواده اش فرستاده بودند!!!
اینجا روسری ها هر روز کوچتر می شود و مانتو ها هر روز کوتاهتر و تنگتر!!!
اینجا دخترها پسر شده اند، پسرها دختر شده اند، مردان بی غیرت شده اند، زنان بی حجاب شده اند!!!
اینجا دیگر کسی، احترامی برای چفیه شهدا قایل نیست!!!
اینجا دعای عهد را فراموش کرده ایم، زمان ندبه و سمات را گم کرده ایم!!!
اینجا برای زیبا سازی شهرها، میلیونها هزینه می شوداما برای تعویض سنگ قبر فرسوده شهدای گمنام بودجه ای نداریم !!!!!!
اینجا دیگر حسین فرمانده نیست با هماهنگی وارد شوید!!!!
اینجا ایران قرن 21 است!!!

 
[ پنج شنبه 5 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 12:14 ] [ مهناز ]

منم زیبا که زیبا بنده ام را دوست میدارم 

 

منم زیبا که زیبا بنده ام را دوست میدارم

تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو میگوید

ترا در بیکران دنیای تنهایان رهایت من نخواهم کرد

رها کن غیر من را آشتی کن با خدای خود تو غیر از من چه میجویی؟

تو با هر کس به غیر از من چه میگویی؟

تو راه بندگی طی کن عزیز من، خدایی خوب میدانم

تو دعوت کن مرا با خود به اشکی،

یا خدایی میهمانم کن که من چشمان اشک آلوده ات را دوست میدارم

طلب کن خالق خود را، بجو ما را تو خواهی یافت

که عاشق میشوی بر ما و عاشق میشوم بر تو که وصل عاشق و معشوق هم، آهسته میگویم، خدایی عالمی دارد

تویی زیباتر از خورشید زیبایم،

تویی والاترین مهمان دنیایم که دنیا بی تو چیزی چون تورا کم داشت

وقتی تو را من آفریدم بر خودم احسنت میگفتم مگر آیا کسی هم با خدایش قهر میگردد؟

هزاران توبه ات را گرچه بشکستی؛ ببینم من تورا از درگهم راندم؟ که میترساندت از من؟

رها کن آن خدای دور؟! آن نامهربان معبود. آن مخلوق خود را

این منم پروردگار مهربانت. خالقت. اینک صدایم کن مرا. با قطره ی اشکی

به پیش آور دو دست خالی خود را.

با زبان بسته ات کاری ندارم لیک غوغای دل بشکسته ات را من شنیدم

غریب این زمین خاکی ام. آیا عزیزم حاجتی داری؟

بگو جز من کس دیگر نمیفهمد. به نجوایی صدایم کن.

بدان آغوش من باز است قسم بر عاشقان پاک با ایمان

قسم بر اسبهای خسته در میدان تو را در بهترین اوقات آوردم

قسم بر عصر روشن، تکیه کن بر من

قسم بر روز، هنگامی که عالم را بگیرد نور

قسم بر اختران روشن اما دور، رهایت من نخواهم کرد

برای درک آغوشم، شروع کن، یک قدم با تو تمام گامهای مانده اش با من

تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو میگوید

ترا در بیکران دنیای تنهایان.

رهایت من نخواهم کرد.

                                                                                           

سهراب سپهری                              

[ یک شنبه 1 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 22:54 ] [ مهناز ]

برگشت گفت: آخه این چیه سرت کردی ، مثل امل ها !!!  مثل اینکه باورت نشده قرن بیست و یکه و شبیه مردم عصر حجر می گردی !!!

گفتم: واقعاْ ؟! عصر حجر یعنی کی ؟!

گفت:چه مي دونم 14 قرن پيش.
گفتم:چه جالب 14 بيشتره يا16؟
گفت : چه سوالايي ميكني معلومه 16!
گفتم: پس 16 قرن پيش عصر حجر تره تا 14 قرن پيش
گفت:معلومه
گفتم: پس شما با اين حساب بايد دمده تر باشيد كه مثل مردم 16 قرن پيش مي گرديد اونم چه زماني موقعي كه بهش مي گفتن عصر جاهليت ديگه از اسمش هم پيداست كه خيلي دمده است...
ديگه پي اش رو نگرفت گذاشت رفت


افحكم الجاهلية يبغون ومن احسن من الله حكما لقوم يوقنون مائده 50

آيا حكم جاهليت را مي جويند و چه حكمي براي يقين آورندگان از حكم خدا بهتر است ؟
و لا تبرجن تبرج الجاهلية احزاب 33
و به همسرانت بگو خود را چنان زنان جاهل نيارايند

 

[ یک شنبه 1 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 18:27 ] [ مهناز ]

داستان واقعی و آموزنده از رهایی یک دختر از نگاه های ناپاک 

 حضرت علی (ع): زکات زیبایی، عفت و پاکدامنی است
خانوووووووم…. شــماره بدم؟ خانوم خوشــــــگله برسونمت؟؟ خوشــــگله چن لحظه از وقتتو به مــــا میدی؟؟؟ 
اینها جملاتی بود که دخترک در طول مســیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید! بیچــاره اصـلا” اهل این حرفـــــها نبود… این قضیه به شدت آزارش می داد تا جایی که چند بار تصـــمیم گرفت بی خیــال درس و مــدرک شود و به محـــل زندگیش بازگردد. … روزی به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت… شـاید می خواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی….! دخترک وارد حیاط امامزاده شد… خسته… انگار فقط آمده بود گریه کند… دردش گفتنی نبود…!!! رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد… وارد حرم شد و کنار ضریح نشست زیر لب چیزی می گفت انگار!!! خدایا کمکم کن… چند ساعت بعد،دختر که کنار ضریح خوابیده بود با صدای زنی بیدار شد… خانوم! خانوم! پاشو سر راه نشستی! مردم می خوان زیارت کنن!!! دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت 8 خود را به خوابگاه برساند… به سرعت از آنجا خارج شد… وارد شــــهر شد… امــــا… اما انگار چیزی شده بود… دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد..! انگار محترم شده بود… نگاه هوس آلودی تعـقــیبش نمی کرد! احساس امنیت کرد…با خود گفت: مگه میشه انقد زود دعام مستجاب شده باشه!!!! فکر کرد شاید اشتباه می کند!!! اما اینطور نبود! یک لحظه به خود آمد… دید چـــادر امامــزاده را .....

ادامه مطلب
[ یک شنبه 1 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 18:19 ] [ مهناز ]

 

وقتی مشکی مد باشه خوبه
وقتی رنگ مانتو شلوار باشه خوبه
وقتی رنگ عشقه خوبه!
وقتی رنگ کت و شلوار باشه با کلاسه!
وقتی لباس های شب تو مهمونی ها مشکی باشه باکلاسه!
اما
وقتی رنگ چادر من مشکی شد
بد شد!
افسردگی می آورد!
دنبال حدیث و روایت  می گردند
که رنگ مشکی مکروهه!
مشکی تا جایی که برای لباس های شما بود خوب بود و باکلاس به ما که رسید بد شد
من و متهم می کنید به افسردگی به دل مردگی
و من توی زندگی دنباله لحظه ای هستم که افسردگی گرفتم به حکم شما!
چرا حجاب را مساوی با افسردگی می دانید!
دوست دارم چادر مد شود
مشکی رنگ عشق باشد
 عشق به خدا بدون افسردگی!
[ یک شنبه 1 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 18:17 ] [ مهناز ]

 چادر

 

رخت ِ زیبای آسمانی را

خواهرم با غروربر سر کن

نه خجالت بکش نه غمگین باش

چادرت ارزش است باور کن

 

بوی  زهرا و مریم و هاجر

از پر ِ چادرت سرازیر است

بشکند آن قلم که بنویسد:

"دِمُدِه گشت و دست و پا گیر" است

 

توی بال فرشته ها انگار

حفظ وقت ِ عبور می آیی

کوری ِ چشمهای بی عفت

مثل یک کوه  نور می آیی

 

حفظ و پوشیده در صدف انگار

ارزش و شان خویش میدانی

با وقاری و مثل یک خورشید

پشت ِ یک ابر ِ تیره میمانی

 

خسته ای از تمام مردم شهر

از چه رو این قدر تو غم داری؟

نکند فکر این کنی شاید

چیزی از دیگران تو کم داری !!

 

قدمت  روی  شهپر جبریل

هر زمانی که راه می آیی

در شب ِ چادرت تو می تابی

مثل یک قرص ِ ماه می آیی

 

سمت جریان آبها رفتن

هنر هر شناگری باشد

تو ولی باز استقامت کن

پیش  رو جای بهتری باشد

 

پر بکش  سمت  اوج میدانم

که خدا با تو است در همه جا

پر بزن چادرت تو را بال است

و بدان  می برد تو را بالا

 

در زمانی که شان و ارزش جز

به دماغ و لباس و ماشین نیست

توی چادر بمان و ثابت کن

ارزش واقعی زن این نیست ...!!!

[ یک شنبه 1 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 18:6 ] [ مهناز ]

به نام خدائی که حضرت زهرا(س)  را آفرید تا مقام والای زن را به جهانیان نشان دهد

درد دل های چادر...
سلام
نام من  چادر است ..نام مادرم حجاب و پدرم عفاف است..
روزگارم بد است و از همه شما دلگیرم..
شما از من که میراث خانمی پهلو شکسته هستم خوب محافظت نکردید ، هیچ وقت یادم نمیرود،...از کوچه تا بین در و دیوار همیشه همراهش بودم وقتی زمین خورد ، خاکی شدم...وقتی سیلی خورد ،  در صورتش بودم ،وقتی بین در و دیوار محسنش سقط شد،  خونی شدم... خوب میدانم چه دردی کشید تا من را برای شما به ارث گذارد،و شما با من چکار کردید...شما کار را به جایی رساندید که میخواهند من و مرا با زور و بگیر و ببند به دیگران غالب کنند و من خوب میدانم چرا کارم به اینجا کشیده شده . ...


[ یک شنبه 1 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 18:1 ] [ مهناز ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
امکانات وب